حرفهايي از جنس ديوانگي



بابا سالهاست جز هیات امنای یه مکان مذهبیه هر سال ماه رمضون یه روزایی رو افطار میدن.

سال های پیش من میدیدم که زنگ میزدن به بابا که هزینه افطار هر شب رو برعهده بگیرن و بابا میگفت آقای فلانی قبل شما گفتن و اینا.

امسال وقتی زنگ میزنن به بابا واسه افطار و بابا میگه هزینه هاش اینقدر تومن میشه.

خلاصه که امسال بانی ندارن.

اینکه یه مکان مذهبی افطار نده وقتی مهم میشه که میدونی یه  آدمایی به امید خوردن غذای خوب بعد از روزه طولانی میان اونجا آدمهایی که به راحتی نمیتونن روزه شونو باز کنن و این روزا سختتر هم شده.

میدونستم وضع اقتصادی خرابه میدونم موندیم تو گل و اما امروز عصر دلم خیلی شکست.

اینکه فشار اقتصادی اونقدر زیاد بشه که آدمهایی که دست دهنده داشتن و دارن هم دیگه نتونن کار خیر کنن دلگیریش خیلی زیاده!

 


آخرین جستجو ها